.

.

پیام های کوتاه
کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

میترسم...

درست همون لحظه هایی ک فک میکنی زندگیت افتاده رو دور و غصه ایی نیس..خدا یجوری میذاره تو کاسه ات ک...

در عرض ی هفته انقد خبر بد شنیدم و اتفاقایه بد افتاد ک هنوز باورم نمیشه...

ترس تکرار گذشته...ترس از دست دادنشون..نمیکشم دیگه..کاش پاشم ببینم همش ی کابوس بوده...

 

+میشه واسشون دعا کنین؟؟؟

 

بخش اورژانس

این روزا بخاطر کرونا اورژانس خلوتتر از قبله...یجوری ک حوصله ات سر میره..ک منتهی میشه ب حرف زدن با اتنده کشیک ، بعد بطور معمول سوال اولی اینه ک خووووب تخصص چی دوس داری؟؟منم همیشه میگم نمیدونم والا این ورزا اینقده خسته ام از بیمارستان ک حتی بهش فکرم نمیکنم...دروغم نمیگم..واقعا نمیدونم...ولی بس این روزا ازم پرسیدن،با خودم میگم خب آخرش چی؟؟واقعا میخوای چیکار کنی..ی روزایی فک میکنم ک طرحمو برم..بعد بزنم تو ی کار آزاد..ن استرسه جون مردمو داری..ن خستگی..تعطیلاتت دسته خوده..هر وقت خواستی میتونی جمعش کنی و بزنی ب جاده..ی روزاییم فک میکنم پس این 7 سال درس چی؟؟ این همه بدبختی و سختی چی؟؟ واقعا نمیدونم...

بعد سوال دوم نباشه سومیش اینه مجردی؟؟ چرا ازدواج نمیکنی؟؟منم همیشه میگم اول باید بدونم با خودمم چند چندم؟؟ اصن میخوام چیکار کنم..

ولی این اتند جدبده ی اورژانس سوپرایزم کرد..پرسید مجردی گفتم آره..سوال نکرد چرا صاف گف وقتت ک آزاد شد اولین کاری ک میکنی ازدواج کن..بعدش ک افتادی تو کار اینقده سرت شلوغ مبشه ک وقت نمیکنی..منم همینجوری نیگاش کردم و واقعا نمیدونستم چی بگم!! بگم چشم حتمن:)))) بگم باشه..بگم ن نمیخوام اصن:/// 

خلاصه ک فقط گردنمو کج کردم و هیییچ نگفتم...

خیلی آدم فانیه..ینی تو کشیکاش خاطرات دانشگاهشو میگه و پهنیم از خنده...همه توقع دارن ک ب ماها بقبولن ک ما بزرگ شدیم و تایم شیطنتمون گذشته ولی این شاکیه ک چرا شیطنت نمیکنین..چرا اینقده عاقلین؟؟ از بعضی خاطراتش ک میگه ، اصن آدم دهنش باز میمونه ک عجججب جراتی داشته لنتیی...خلاصه ک آموزششو میده..ی چیزایه خیلی کاربردی ، استراحتش بجاست..دمش گرم خدایی...

خلاصه ک اورژانس با اختلاف بهترین بخشیه ک دارم میگذرونم..ی بخش زنده ...ی بخشی که زندگی رو برگردوندنو  ب چشم میبینی... و کلن اتندای اورژانس عالیترین اتندان.. همه فان و باحال..پرسنلش همه خوب و باحال..

 

خلاصه اگه غصه پایان ناممو نداشتم و کرونام نبود..میشد گف بهترین ماه اینترنیمه...

فک نکنین کشیکاش کمتره ..نه.. 20 تا کشیک 12 ساعته اس

اورژانس

خب عفونی خدا رو شکر تموم شد با 16 تا کشیک.. ی چیزایی تو این مدت دیدم ک واقعا من ک امیدمو ب آدمیزاد از دست دادم، دیگ خدا رو نمیدونم.. 

دختره عقد گرفته.. از این فامیل تا حالا حداقل 20 تا آدم مثبت شده تستشون... واقعا نمیفهمم باشه بابا اصن عجله داشتین.. اصن هر چی.. خب میخواستین عقد بگیرین میرفتین با ننه باباتون محضر.. ن ک مراسم بگیرین و... 

قبل از اینکه خود عروس خانوم بیاد.. چند روز قبلش باباشو داییشو و سایر فامیلای بسته و غیروابسته شونو بستری کرده بودیم.. بعد خودشو مامانش شب ساعت 1 اومده بودن اورژانس.. میپرسم خب چی شده؟؟ میگه ی کوچولو سرم درد میکنه!!میگم هب سرفه،تنگیه نفس، تب؟؟ میگه ن فقط سرم ی کم درد میکنه.. اومدم ی چی بهش بگم، با خودم فک کردم بابا طرف تو این اوضاع رفته عقد گرفته دیگه اصن حرفی میمونه؟؟خدا رو شکر طب اورژانس بستریش نکرد..

یا دختره و داداشش اومدن اورژانس.. میگن ما تستمون مثبت شده.. رفتیم دکتر دارو هم داریم میخوریم.. میگم خب الان مشکلی پیش اومده اومدین اورژانس.. دختره گف سرفه دارم اومدم سی تی بشم.. گفتم سرفه نداشتین از قبل؟؟ گف داشتم ولی اومدم سی تی بشم ببینم ریه ام درگیر شده یا نه؟؟ گفتم خانم شما تستت مثبته دیگه سی تی واسه چیته؟؟ سی تی رو ما از کسی میگیریم ک هنوز تست نداده و مشکوکه و میخوایم ببینیم نیاز ب بستری داره یا نه.. یا از مریض بدحال واسه بررسیه میزانه درگیری.. شما ک تستت مثلته علایم انچنانی نداری.. این ویروسم ریه رو درویر میکنه دیگه.. فقط الکی اشعه میگیری.. بیا برو خونتون قرنطینه شو.. میگه اخه شربتم داره تموم میشه😑😑😑 گفتم خب خانوم برو یکی دیگ بگیر بخور بیمارستان اومدنت دیگه واسه چیه؟؟ خلاشه با بدبختی فرستادیمش رف.. تازه با داداشه دوتایی ماسک فیلتر دارم زده بودن🤦‍♀️🤦‍♀️گفتم سر جدت بکن اون مایکو گند زدی ب کل محیط بیمارستان.. بعد 2_3ماه هنوز نمیدونین آدم مثبت نباید ماسک فیلتر دار بزنه؟؟؟

خلاصه هر روز ی داستانی.. 

این ماهم کشیک اورژانسم.. با تمام سختیهاش و شب بیداریاش ب عفونی ترجیحش میدم.. 

الانم از کشیک سوم اورژانس دارم پست میذلرم✋✋

پارس تولز ابزار وب